سر سخن

چهل و نهمین سالگرد حیات درونی و بیرونی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در دو فاز اعم از فاز عمودی آرمان مستضعفین ایران و فاز افقی نشر مستضعفین ایران را گرامی می‌داریم.

وظایف کنش‏گران اجتماعی و سازمان‌یافته جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در این شرایط

 

یکی از وظایف کنش‏گران جنبش پیشگامان مستضعفین ایران «تکیه بر خودسازماندهی دینامیک و خودآگاهی دموکراتیک و خودرهبری جمعی درون‌زای تکوین یافته از پائین حرکت‌های اجتماعی اعم از جنبشی و خیزشی می‌باشد». کنش‏گران پیشگام ضرورت دارد که عنایت داشته‌باشند که «هرچه در جنبش‌های اردوگاه عظیم زحمتکشان ایران (اعم از کارگران و کارمندان) جهت هرچه سازمان یافته‌تر و منسجم‌تر همراه با مطالبات گسترده‌تر صنفی و سیاسی و اجتماعی آن‌ها حضور داشته‌باشند، باعث می‌گردد که این کنش‏گران پیشگام از توانائی و قدرت مانوری افزون‌تر برخوردار شوند.»

در این رابطه لازم است که شعار کنش‏گران پیشگام برای حرکت‌های جنبشی و خیزشی عبارت است از: «مبارزه با ناامنی اقتصادی و بردگی نیروی کار (اعم از کارگری و کارمندی) و فقر و فلاکت و ستم طبقاتی و ستم ملی و مذهبی و اعتراض علیه هر شکلی از استبداد رژیم مطلقه فقاهتی (اعم از استبداد سیاسی، استبداد مذهبی و استبداد اجتماعی) که در طول 45 سال گذشته بر عموم مردم ایران تحمیل‌شده و اعتراض علیه زن‌ستیزی و تبعیض جنسیتی و حمایت از برابری کامل حقوق زنان با مردان در تمامی عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و لغو بی‌قید شرط قوانین و فرم‌های تبعیض‌آمیز علیه تعلقات و گرایش‌های جنسیتی می‌باشد.

همچنین کنش‏گران پیشگام لازم است که در عرصه پراتیک کنش‌گری جنبشی گروه‌های مختلف اجتماعی بدل به پیشگامان ارگانیک جامعه (نه پیشتازان، نه پیشاهنگان و نه پس تازان) بشوند. در این رابطه کنش‏گران پیشگام لازم است که آگاه باشند که «کنش‏گران پراتیک جنبش‌های اجتماعی، بدون آگاهی تئوریک امکان دستیابی به انرژی پراکسیس اجتماعی وجود ندارند». و در عرصه استراتژیک باید بدانند که «از مسیر رهایی انسان‌ها می‌توانند به عمق دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفه‌ای یا توزیع دموکراتیک و عادلانه و اجتماعی قدرت و ثروت و اطلاعات دست پیدا کنند.»

فراموش نکنیم که این رویکرد نهایی یا دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفه‌ای همان استراتژی 49 ساله جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در حرکت درونی و برونی و در دو فاز اعم از سازمانی آرمان مستضعفین ایران و جنبشی نشر مستضعفین ایران پیوسته و علی‌الدوام می‌باشد.

علی ایحال، «کنش‏گران پیشگام باید پیوسته چشم‌شان به آرمان‌های جنبش پیشگامان مستضعفین باشد اما پای‌شان باید بر روی واقعیت‌های زمان و مکان خودشان باشد». مع‌الوصف در این رابطه است که این دیالکتیک آرمان و واقعیت است که می‌تواند کنش‏گران را بدل به پیشگامان حرکت‌های اجتماعی بکند. یعنی «کنش‏گران پیشگامان نباید نه به‌صورت آرمان‏گر صرف (مانند سال‌های 58 تا 60) حرکت کنند و نه به‌صورت عمل‌گرای صرف پوپولیستی باشند». بر این مطلب بیافزاییم که «کنش‏گران پیشگام انسان را موجود مجردی نمی‌دانند که در اتوپیای افلاطونی زندگی کنند بلکه برعکس آن‌ها انسان را در رابطه با پراتیک اجتماعی تعریف می‌کنند.»

همچنین فراموش نکنیم که «ایدئولوژی در جنبش پیشگامان مستضعفین ایران، مجموعه‌ای از عقایدی است که معطوف به کنش اجتماعی می‌شود، نه کنش فردی و مجرد» بنابراین از اینجاست که «وظیفه کنش‏گران پیشگامان آگاهی‏یابی، سازمان‏گری، هماهنگی اعتراضات جهت‌دهی به آن‌ها و تعریف شعارها و ایجاد نقشه راه برای آن‌ها و راهبری (نه رهبری) اعم از تاکتیکی و استراتژیکی و هدایت‌گری، گفتمان‏سازی و تئوری‏پردازی می‌باشد.»

کنش‏گران پیشگام در عرصه واقعیت‏گرائی نباید یک طرح کلی و نتیجه کامل و جامع برای همه جامعه ایران در شرایط مختلف ارائه بدهند. زیرا در هر شرایط باید بر پایه تحلیل مشخص آن جامعه طرحی کنکرت ارائه بدهند، بنابراین به همین دلیل است که در گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران، «ما نباید برای نسل‌های آینده جامعه از حالا یک الگو تعیین بکنیم.»

همچنین «دستیابی به دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفه‌ای یا توزیع عادلانه و دموکراتیک و اجتماعی قدرت و ثروت و اطلاعات به‌وسیله مستضعفین بالنده جامعه در هر شرایطی به‌صورت مشخص تعریف می‌گردد» و باز در همین رابطه است که از نظر جنبش پیشگامان، «دموکراسی نمی‌تواند فقط در صورت سیاسی باقی بماند بلکه باید حتماً به مؤلفه اجتماعی و اقتصادی هم گسترش پیدا کند». البته از نظر ما برای تکوین دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفه‌ای این پروسه باید از سطح فرهنگی اجتماعی به سطح سیاسی و سرانجام به سطح اقتصادی برسد.

درس بزرگی که مصدق به کنش‏گران پیشگام آموخت اینکه «جنبش رهایی بدون جنبش دموکراتیک و مشارکت مردم در تصمیم‌گیری سیاست ممکن نیست. زیرا هر یک بی دیگری به بیراهه خواهد رفت» یکی دیگر از وظایف کنش‏گران در این شرایط، عبارت است از اینکه کنش‏گران پیشگام لازم است که توجه داشته باشند که «در این شرایط سرنوشت‌ساز، جنبش‌های مطالبه‏محور سیاسی و مدنی و صنفی شکل گرفته‌اند. بدون تردید جای پیشگامان در صف مقدم جنبش‌های اعتراضی مردم ایران است. همچنین کنش‏گران پیشگام نباید بدون نردبان جنبش‌های مدنی، حرکت سیاسی برای آن‌ها تعریف بکنند.»

انواع شاخه‌های جنبشی دینامیک جامعه بزرگ ایران برای مشارکت حرکت افقی کنش‏گران پیشگام عبارتند از:

الف – جنبش کارگری که دست‌کم بیش از یک قرن حضور پیوسته داشته و در اوج سرکوب سال‌های گذشته بیش از 500 اعتصاب کوچک و بزرگ داشته‌اند.

ب - جنبش معلمان با پیشینه تاریخی نزدیک 65 سال.

ج - جنبش زنان با پیشینه حداقل 46 سال گذشته، مبارزه علیه آپارتاید جنسیتی.

د - جنبش دانشجویی با پیشینه 75 ساله که نمادی از حضور جوانان آگاه در تحولات سیاسی می‌باشد و غیره هستند.

لهذا، در این رابطه باید آگاه‌باشیم که «تاکتیک مشارکت افقی با آن‌ها و تاکتیکی که برای حرکت آن‌ها پیشنهاد می‌کنید، با مسئله زمان و مکان ارتباط داشته باشد». یعنی شعاری که امروز مطرح می‌کنیم، معلوم نیست که فردا درست باشد. علی ایحال، «کنش‏گران پیشگام به زمان و مکان حساسیت پیدا کردن مهم است» و باز در این رابطه است که «وظیفه اصلی کنش‏گران پیشگام در حرکت افقی و در عرصه جنبش‌های دموکراتیک، خودسازماندهی خودجنبش‌ها از درون می‌باشد، نه سازمان‌دهی از طریق کنش‏گران پیشگام» معنای دیگر این حرف این است که، «کنش‏گران پیشگام هرگز نباید در عرصه پراتیک اجتماعی، جایگزین کنش‏گران جنبش‌ها عمل کنند.»

کنش‏گران پیشگام لازم است که عنایت داشته باشند که، «جامعه بزرگ و رنگین‌کمان ایران یک جامعه مجمع الجزایری است، نه توده‌وار» علی ایحال همین امر باعث می‌گردد که اقشار و لایه‌های مختلف مردم با تاکتیک‌های کم خطرتر در گام‌های اول با مطالبات خودشان به میدان بیاوریم و مانند سال 57 این توده‌های مجمع الجزائری می‌توانند وارد مبارزه همگانی پا به میدان بگذارند که بدون تردید این روند به‌تدریج باعث حضور متشکل و هویت‏دار جنبش‌های فراگیر اجتماعی و سیاسی و اقتصادی می‌شوند. که بالأخره با شعارهای نهادهای ترکیبی برای جهت‌دهی عمومی و سراسری و استراتژی روشن و اتحاد، می‌توانند زیر پرچمی با رهبری جمعی دینامیک تکوین یافته از پائین و مطالبات حتی سیاسی جمع بشوند.

باز در این رابطه است که ورود جنبش حرکت‌های اعتراضی به عرصه جنبش اعتصابی فراگیر زمانی ممکن می‌شود که حرکت‌های اعتراضی خصلت مسالمت‌آمیز فراگیر داشته باشند و همچنین در این رابطه است که کنش‏گران پیشگام لازم است که بر این باور باشند که تا زمانی‌که امکان شکل‌گیری رهبری سیاسی دینامیک از میان کنش‏گران میدانی داخل کشور شکل نگیرد، نمی‌توان توان تحلیل تغییر توازن قوا داد.

کنش‏گران پیشگام به‌خصوص در چنین شرایط پیچیده‌ای لازم است که «به تئوری رهایی‌بخش جامعه اعتقاد داشته باشند». همچنین این کنش‏گران نباید به رویکرد پوپولیستی یا توده‏پرور و رویکرد اکونومیستی یا کارگرپرستی عقیده داشته باشند، زیرا ایدآلیزه و قدسی کردن طبقه کارگر یا شیفتگی نسبت به تحلیل غیرواقعی از توان طبقه کارگر در جامعه ایران می‌انجامد.

باز لازم است که کنش‏گران پیشگام «یک حرکت اجتماعی اعم از خیزشی و جنبشی فراگیر، یک پدیده نیست بلکه یک فرایند است» یعنی موجودیتی در حال شدن می‌باشد که جهت‌گیری و چشم‌اندازهای آن تابعی از توازن قوای قابل تغییر داخلی است که در زمان توفانی ممکن است توسط سرکوب حاکمیت یکی یا چند موج سرکوب گردد، اما نمی‌تواند موج دیگری را در پی نداشته باشد؛ به‌عبارت‌دیگر ممکن است رژیم مطلقه فقاهتی حاکم چند خیزش را با سرکوب مهار کند اما نمی‌تواند همه خیزش را تمام نماید.

یکی دیگر از «وظایف کنش‏گران پیشگام در جامعه بزرگ و رنگین‌کمان ایران جلوگیری از تکرار تاریخ گذشته است» چراکه کنش‏گران جامعه موظفند هر زمان برای ساختن جامعه نو حرکت کنند. مع‌الوصف، در این رابطه کنش‏گران پیشگام عنایت داشته باشند که جایگاه آگاهی در عرصه استراتژی آگاهی‏بخش کنش‏گران پیشگام صورت راکد و ثابت ندارد زیرا کنش‏گران پیشگام آگاهی را به‌صورت تطبیقی با واقعیت‌های زندگی گروه‌های مختلف جامعه ایران تعریف می‌کنند، نه با ذهنیت و روش انطباقی و دگماتیسم. مع‌هذا، از اینجاست که هگل می‌گوید «وظیفه پیشگام این است که زمان خودش را به اندیشه در آورد» و یا آنچنان‌که گرامشی می‌گوید «کار پیشگام این است که اعتصاب زحمتکشان را بدل به گفتمان عمومی بکند.»

باری، کنش‏گران پیشگام در عرصه پراتیک اجتماعی به دوبخش قابل تقسیم هستند:

الف – کنش‏گران پیشگام اجتماعی.

ب – کنش‏گران سازمان‌یافته.

البته باید عنایت داشته‌باشیم که در تحلیل نهائی «هر دو کنش‏گر در عرصه میدانی حرکت افقی واحد دارند نه عمودی» بنابراین، از اینجا است که بر پایه تقسیم‌بندی فوق «کنش‏گران پیشگام اجتماعی مشمول آن دسته از پیشگامانی می‌شوند که به‌صورت دینامیک و دموکراتیک و خودجوش و خودسازمانده در چارچوب رویکرد جنبش پیشگامان مستضعفین ایران تشکیل می‌شوند». این بخش از کنش‏گران پیشگام گسترده تراز پیشگامان سازمان‌یافته می‌باشند.

نشر مستضعفین ایران در طول 16 سال گذشته (از خرداد 88 تا خرداد 1404) ارگان عقیدتی، سیاسی و جنبشی هر دو بخش از کنش‏گران اجتماعی و سازمانی پیشگامان می‌باشد.

پایان