سنگ‌هایی از فلاخن: سلسله بحث‌های تئوریک در باب «آزادی و دموکراسی» - قسمت صد و سه

«حقیقت دموکراسی»، «حقیقت سوسیالیسم» و «حقیقت جامعه مدنی»

 

علی ایحال به همین دلیل است که می‌توانیم نظر بدهیم که «در رویکرد شریعتی لازمه سوسیالیسم اجتماعی یا اجتماعی کردن اقتصاد در جامعه تکوین و ظهور وجود اجتماعی بر پایه ظهور ملت توسط احساس ملی و وجود طبقه توسط احساس طبقاتی می‌باشد» به‌عبارت دیگر «تا زمانی که وجود اجتماعی توسط احساس ملی و احساس طبقاتی در جامعه تکوین پیدا نکند هرگز و هرگز امکان اجتماعی کردن اقتصاد یا دموکراسی اقتصادی و یا سوسیالیسم اجتماعی در جامعه وجود ندارد.»

بر این مطلب بیافزاییم که همین «ضرورت هسته وجود اجتماعی بر پایه احساس ملی و احساس طبقاتی است که جایگاه جامعه مدنی اجتماعی و جنبشی در رویکرد شریعتی را تعریف می‌نماید» و دلیل این امر هم آن است که «احساس ملی و احساس طبقاتی که شریعتی در عبارات فوق خود به‌عنوان موتور تکوین ملت و طبقه در جامعه مطرح می‌کند خودبه‌خود به‌عنوان موتور تکوین وجود اجتماعی و جامعه مدنی اجتماعی و جامعه مدنی جنبشی نیز می‌باشد.»

شاید بهتر باشد که موضوع را این‌چنین مطرح کنیم که «بدون احساس ملی و بدون احساس طبقاتی در جامعه امکان دستیابی و تکوین جامعه مدنی اجتماعی و جامعه مدنی جنبشی وجود ندارد» به‌بیان بهتر «جامعه مدنی اجتماعی و جامعه مدنی جنبشی تنها به‌عنوان سنتز جدید از احساس ملی و احساس طبقاتی در جامعه می‌باشد.»

باری بدین‌ترتیب است که باید بگوییم نظر به اینکه شریعتی در عبارات فوق «در تعریف سوسیالیسم اجتماع‌محور خودش بر دو مؤلفه احساس ملی و احساس طبقاتی تکیه محوری می‌کند بی‌شک بدون دموکراسی اجتماعی (بر دو پایه احساس ملی و احساس طبقاتی) در جامعه امکان دستیابی به دموکراسی اجتماعی یا اجتماعی کردن اقتصاد وجود ندارد.»

همچنین می‌توانیم بگوییم که در رویکرد شریعتی «سوسیالیسم تنها بر پایه دموکراسی سه مؤلفه‌ای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی قابل تحقق می‌باشد نه بر پایه دیکتاتوری پرولتاریای طبقه (آنچنانکه کارل مارکس مطرح می‌کند) و نه بر پایه دیکتاتوری حزب – دولت» (آنچنانکه لنین بر طبل آن می‌کوبید).

ثالثاً دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفه‌ای «دموکراسی برای همه مردم است در صورتی که لیبرال دموکراسی دموکراسی برای طبقه حاکم می‌باشد». همچنین دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفه‌ای «یک دموکراسی تطبیقی می‌باشد که از ناکجاآباد حرکت نمی‌کند و قالبی از پیش تعیین شده ندارد که بتوان بر تن هر جامعه‌ای کرد و لباسی آماده برای همه جوامع بشری نمی‌باشد بلکه تنها بر پایه تحلیل مشخص از شرایط مشخص حرکت تطبیقی می‌کند.»

رابعاً دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفه‌ای «یک سوسیالیسم دموکراتیک است یعنی از پایین به‌صورت جنبش‌های خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر ساخته می‌شود نه از بالا توسط حزب یا جریان‌های چریکی و ارتش خلقی و غیره و غیره» بنابراین در همین رابطه است که جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در طول 45 سال گذشته حرکت درونی و برون‌ی خود چه در فاز عمودی یا سازمانی آرمان مستضعفین و چه در فاز افقی یا جنبشی نشر مستضعفین ایران پیوسته معتقد «به رادیکالیزم جنبش‌های اجتماعی بوده است» یعنی معتقد بوده است که «جنبش‌های اجتماعی باید خود شان به‌صورت خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر تکوین یافته از پایین حرکت کنند» و معتقد «به اصل خودرهایی مستضعفین بالنده به‌عنوان تنها فاعل جامعه‌ساز و تاریخ بوده است» و باز در همین رابطه است که «خود جنبش پیشگامان مستضعفین ایران نباید جنبشی مستقل و بیگانه با جنبش‌های اجتماعی و حزبی از بالا جدای همین جنبش‌های خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر تکوین یافته از پایین افقی در جامعه ایران ایجاد نماید.»

خامسا دموکراتیک بودن دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفه‌ای به‌معنای آن است که «دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفه‌ای هرگز با زور توسط حزب و طبقه و یا دیکتاتوری پرولتاریا از بالا ساخته نمی‌شود بلکه برعکس از پایین توسط همه جامعه به‌صورت دموکراتیک ساخته می‌شود.»

سادسا دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفه‌ای در چارچوب «اعتقاد به آزادی‌های فردی در کنار آزادی‌های اجتماعی به خلاقیت‌های فردی تمامی افراد جامعه فارغ از هر گونه تبعیض جنسیتی، تبعیض مذهبی، تبعیض‌نژادی، تبعیض سیاسی و تبعیض اجتماعی احترام می‌گذارد». همچنین دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفه‏ای «اساس تمایز و تبعیض در جامعه امروز ایران و در بستر سرمایه‌داری رانتی و نفتی و فقاهتی حاکم را تبعیضات مختلف اقتصادی و اجتماعی و مذهبی یا فرهنگی می‌داند» و لهذا در همین رابطه است که در بستر دموکراسی سه مؤلفه‌ای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی معتقد «به چالش کشیدن سه دسته تبعیض‌های مختلف اقتصادی و اجتماعی و معرفتی یا مذهبی و یا فرهنگی می‌باشد» و باز در همین رابطه است که جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در طول 45 سال (از 55 الی الان) حرکت درونی و برون‌ی خود چه در فاز عمودی یا سازمانی آرمان مستضعفین ایران و چه در فاز افقی یا جنبشی نشر مستضعفین ایران پیوسته بر این باور بوده است که تنها توسط دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفه‌ای است که می‌توان «با سه دسته تبعیض‌های نهادینه‌شده اقتصادی و اجتماعی و سیاسی به‌صورت سلبی و ایجابی مبارزه همه جانبه کرد و به‌صورت ساختاری به آلترناتیو دموکراتیک در جامعه بزرگ ایران دست پیدا کرد.»

سابعاً جنبش دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفه‌ای «یک جنبش کاملاً دموکراتیک می‌باشد لهذا به‌تمامی حرکت‌های مستقل صنفی و مدنی و سیاسی اهمیت می‌دهد و هیچ جنبشی را (به بهای ذبح کردن جنبش‌های دیگر گروه‌های اجتماعی جامعه بزرگ ایران) مطلق نمی‌کند چرا که در رویکرد ما تنها پراکسیس سیاسی – اجتماعی دینامیک خود این جنبش‌های خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر تکوین یافته از پایین تعیین کننده جایگاه اجتماعی – سیاسی آن‌ها می‌باشد.»

ثامناً آنچنانکه دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفه‌ای «بدون برابری در بستر آزادی فردی و اجتماعی و حق شهروندی علی السویه همه افراد جامعه ایران امکان‌پذیر نمی‌باشد برابری و آزادی و حق شهروندی علی السویه برای همه آحاد مردم ایران هم بدون اجتماعی کردن مؤلفه‌های قدرت اجتماعی و قدرت سیاسی و اقتصادی امکان‌پذیر نمی‌باشد» بنابراین به همین دلیل است که در رویکرد دموکراسی سوسیالیستی:

الف - هدف اجتماعی کردن مؤلفه‌های قدرت اجتماعی و سیاسی و اقتصادی به‌صورت سلبی و ایجابی در جامعه ایران می‌باشد.

ب - در این رویکرد «دموکراسی با آزادی متفاوت است.»

ج - در این رویکرد «دموکراسی با لیبرالیسم تفاوت دارد.»

د - دموکراسی و سوسیالیسم «بر پایه رویکرد اجتماعی استوار می‌باشد نه رویکرد فردی.»

ه – در رویکرد ما «آرمان بشر چه در گذشته و چه در آینده دموکراسی و سوسیالیسم بوده و هست و خواهد بود.»

و – در رویکرد ما «مسئله همیشه بشر مبارزه با سه مؤلفه استثمار و استبداد و استحمار بوده است.»

تاسعا در رویکرد ما «دموکراسی در نظام دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفه‌ای تنها به‌صورت دموکراسی سیاسی برای آنکه به‌صورت دموکراتیک آحاد جامعه رأی بدهند و انتخاب بکنند نیست بلکه دموکراسی در نظام دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفه‌ای رویکردی است که در تمامی شاخه‌های زندگی روزمره آحاد جامعه مادیت پیدا می‌کند» و علی ایحال در همین رابطه است که باید داوری کنیم که نظام دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفه‌ای «الگوی آماده‌ای نیست که بتوان آن را از قفسه بیرون کشید و به‌صورت انطباقی آن را در هر جامعه‌ای پیاده کرد» بنابراین باید بگوییم که «فهم و شناخت شرایط مشخص و کنکرت جامعه‌ای که دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفه‌ای می‌خواهد در آن شکل بگیرد امری بسیار حیاتی است زیرا تنها فهم و شناخت آن شرایط مشخص و کنکرت جامعه است که می‌تواند بسترساز و چارچوب تاریخی و اجتماعی برای مادیت یافتن تطبیقی نظام دموکراسی سه مؤلفه‌ای با آن جامعه بشود.»

ادامه دارد